سلام مریم من امروز که از خواب پاشدم دیر شده بود ولی بلخره خودمو رسوندم ببینمت دیشب نتونستم بخوابم هی خواستم بهت پیام بدم ولی گفتم صبر کن یکم اروم تر بشه مطمنم که برمیگرده اومدم دیدمت منتظر هم موندم عشقم بیای اولش فک کردم اومدی و برگشتی ساعت 13:14 بود اومدی منو ندیدی ولی بازم من دیدمت روسری سرمه ای مانتو سیاهو بنفش بود یا سرمه ای از دور میدیدمت که منو نبینی شلوار سیاهم پوشیده بودی عشقم خیلی بهت میومد واقعا ناز شده بودی رفتی و ندیدی منو همونطور که اشکاموندیدی :
عشقم منتظرت موندم برگردی سیر نشده بودم از دیدنت برگشتی با یه زن چادری اومدی باز هم منو ندیدی رفتی تو کوچه باهاش حرف زدی یه چیزی دیدم که ارزوی منه لبخندت خوشحال بودی و حامدت غمگین ...شاید باعث ناراحتیات افسردگیات منم چون بدون من تو خوشحالی عالی بودی عشقم اومدم از سر کوچتون ردشدم و رفتمدیگه طاقت ندارم طاقت اینکه بدون تو باشمو ندارمالانم که میبینی تو این ساعت خونم دیگه طاقت نداشتم بغضم گرفته بود اومدم برات بنویسم و نوشتم عشقم مریمم
دوست دارم
نبودنت دیگه امونمو برید
عشقم یچیزیو میخوام اعتراف کنم خیلی دوست دارم خیلی دارم میبینم بدون تو نمیتونم واقعا برام سخته اون هم فردا معلوم میشه دوشنبه جوابو از تو میگیرم مریم
هیچکسو نمیتونی پیدا کنی به اندازه من دوست داشته باشه میگن اگه دوست داشته باشه برمیگرده و اگرم نه مطمن باش دلش جای دیگست امیدوارم که برگردی من بدون تو ناخوشم همیشه هم همینطوریم ..من مطمن بودم که دوسم داری لعنتی چرا بهم گفتی دوسم نداری
آمار مطالب
کل مطالب : 6
آمار کاربران
آمار بازدید